بانوانی هم هستند که جواب منفی میدهند به طرف مقابلشان و
مثلا میگویند نه من فقط به عنوان یه دوست یا مثل یک برادر - و از این دست اراجیف
و بهونه هایی که خودم بارها به زبون آوردم- دوستت دارم و نه بیشتر و نمیتونم حسم
رو عوض کنم. این دست از بانوان البته یک فرق بزرگی با من و امثال من دارند. بعد از
اینکه آن جواب منفی ابتدایی را گفتند گورشان را گم نمیکنند. هر از گاهی میآیند
یه انگولکی میکنند پسر مردم را و میروند بعد باز میآیند و یک کرم دیگری میریزند
و باز میروند. لذت میبرند از اینکه حس کنند خوب من که سر و ته و دلم و دیگر
اعضای بدنم جای دیگری بند است اما با این اوصاف باز هم فلانی من را جور دیگری دوست
دارد و یاه یاه. همچینی انگار تشنه یک حس کوفتی باشند و اینطور سیراب شوند. این بانوان
را کشته، شسته، خشک و ریز ریز کرده و در چرخ گوشت بیاندازید. سپس با آنها پیراشکی
درست کنید و جمعیت گرسنه ای را سیر و دل من را خنک بفرمایید.