گاهی تنها کاری که به ذهنمان میرسد گند زدن به روابط است. شیفته می شویم یا شیفته می کنیم و کمی که گذشت مثل برنج نو عروسان درمانده از نگاه قوم شوهر؛ شِفته. گرگ که باشی و باران بهاری هم خورده باشی، میزنی به کوچه علی چپ. علی چپی که بهارش پر از پوش پوش های نارون است و گل های ریز زرد و بنفش از دیوارها به کوچه سرک میکشند. تهران این روزها صحنه تاتری است که طراح صحنه، بر سر هنر پیشه و تماشاچی پوش پوش های نارون میریزد.