۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه

آنهایی که مرا میشناسید این را خواندید سوال پیچم نکنید که همانا جفت پا توی صورتتان.
یک آقایی که خیلی مودب- به هر کسی نمی شود گفت خیلی مودب- بود شروع کرد به حرف زدن. عینک داشت ازین عینک های مودبانه که نه کائوچویی است و نه گرد و هری پاتری، ازین عینک های مودب. بعد موقعی که لبخند میزد فاصله بین دندان هایش خیلی معلوم بود. بعد من به ناگاه او را در یک موقعیتی تصور کردم که مجبور شدم سرم را تکان تکانی دهم و لبم را گاز بگیرم. آن زمان که فیلم آملی آمده بود یکی از دوستانم هی میگفت نون نون جان شما که حواست نبود آقای ژان پیر ژونه دستت را گذاشته روی کاغذ و دورش خط کشیده و نتیجه شده است املی. بعد که من آملی را دیدم هی صورتم را با دست هایم میپوشاندم که نه مگر میشود و بعد دیدم که می شود. بس که بعده ها دیدم این دختران رشته هنر همه شان میگفتند اوه من یک پرشین آملی هستم و من هی دهنم کج و کوله میشد و یک وعده غذایی کامل می آمد پشت گلویم. آن زمان این تیکه کلام لوس ترومن شو هم هنوز نیوفتاده بود توی دهنم وگرنه میگفتم این ترومن شو است و میرفتم همه سوراخ سمبه ها را میگشتم دنبال دوربین. رشته آقای مودب از دستم خارج شد. آقای مودب از تنهایی میگفت و نیش باز مرا که میدید ابروهایش میرفت بالا بازدم عمیقی میداد بیرون، اطراف را نگاه میکرد و باز حرفش را ادامه می داد. تجربه انتقالی نیست می دانم اما من سختی کشیدم، خسته ام، دلم میخواهد برگردم ایران. این ها را آقای مودب میگفت که آخر سر نفهمیدم دکترای چه کوفتی دارد میگیرد بس که هی فاصله دندان هایش نیشم را باز میکرد و سرم را تکان میدادم و لبم را گاز میگرفتم. آقای مودب حتما فکر میکند من ندید بدیدی هستم که میخواهم خودم را منگنه کنم به ته بلیطش، پاسپورتش و یک کوفتی از چمدانش تا برم آن سوی مرزها صبح و ظهر و عصر و شام استارکوفت هورت بکشم. الان اعصاب ندارم که آدم ها حرف هایم را به رخ بکشند. بله من دلم ضعف میرود برای تجریش نه به خاطر آبا و اجداد و کوفت زهرمارمان. برای بازارش، تکیه بالا و پایینش، شب عیدش و حتی برای روز زنجیره سبزمان. اتوبوس و تاکسی و مترو را دیگر دوست ندارم. یک زمانی بود که دل سیر آدم ها را که نگاه میکردم خوش میشدم که بی وقفه دوست میشوند، حرف میزنند و پیر ها ریز ریز پیس پیس کنان نذر های تسبیحشان را میگویند. الان بوی خوبی و خوشی از مردم نمی آید، بوی گند میدهند یا شاید من باید مشامم را معاینه فنی ببرم.